عروسی دختر خالم ی بولیز دامن فسفری پوشیدم فسفریاااااااا بعد دامنش کوتاه بود منم پاهام اندازه سرم مو داشت🤣🤣🤣🤣
هیچکسم بهم نگفت ک موهای پاتو بزن تو سن بلوغم بودم تا پشت پلکمم ابرو داشتم ی سایه فسفریم زده بودم احساس پلنگ بودن بهم دست داده بود الان ک عکساشو میببنم دلم میخواد اسید بخورم🤣🤣🤣🤣
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
پنجم دبیتان عروسی دعوت شدیم مامانم برام یه لباس اسپرت با کتونی قرمز خرید خیلی قشنگ بود
ولی من لباس حنابندون زن عموم روپوشیدمباکتونی
به زووور وگریه ازش گرفتم
هیچکس باهامنمیرقصید اخرشبم فنرش زد بیرون 😐
به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است، تسلیم شو. بگذار زندگی با تو جریان یابد، نه بی تو. نگران این نباش که زندگیات زیر و رو شود. از کجا معلوم زیر زندگیات بهتر از رویش نباشد. شمس تبریزی♥️
عقد دختر عمه ی مامانم یه بلوز سفید با پاپیون قرمز با دامن قرمز پوشیده بودم موهامم ریخته بودم جلو چشمم فکر میکردم همه مجذوب من شدن خیلی خوشگل شدم راهنمایی بودم الان یادم میافته
من عروسی خواهرم یه تاپ پلنگی پوشیده بودم بد یه دامن بلند قهوه ای موهامم شینیون کرده بودم ولی خودم ارایش کرده بودم مثلا گونه هام صورتیه صورتی بوداونوقت ریمیل و مداد چشم و خط چشمم نکشیده بودم🥴 رقصم که بلد نبودم یک عالمه هم اکلیل رو سرم بود ۱۵ سالمم بیشتر نبود😐😐😐