دیروز ایرانسل به من مکالمه نامحدود داده بود بعد من تو مخاطبان میگشتم ببینم کی ایرانسل داره بعد چشمم افتاد به اسم دوستم ک خیلی وقت بود خبری ازش نداشتم. فک کنم اخرین بار دوسال پیش باهاش حرف زده بودم. خلاصه بهش زنگ زدم. بعد ک گوشی رو ورداشت گفتم سلام ببخشید ساینا هست(احتمال دادم خطشو عوض کرده باشه براهمین خواستم مطمئن شم خودشه) گفت خودمم شما؟ گفتم منم فلانی به جا نمیاری؟ گفت گیرم ک بشناسم خب ک چی. یعنی اون لحظه به حدی از حرفش شکه شدم ک نمیدونستم چی جوابشو بدم حتی! اخه چرا ادما اینقدر عوض میشن؟این قبلا خیلی خونگرم بود o(╥﹏╥)
شماهم اگر از اینجور خاطره های تلخ دارین تعریف کنید (◞ ‸ ◟ㆀ)
خب بعد دوسال بهش زنگ زدی اونم اگه مکالمه نامحدود نداشتی زنگ نمیزدی
😂😂😂😂😂
اول صبحتونو با تلخی شروع نکنید
عب نداره
خاطره تلخ فقط اونجایی که دایی بابام گفت اشرف قربونت بشم بیا اینحا ببینم😂
من😐
دایی بابام😍
اشرف😳
صمیمی ترین دوستت بزارتت رد تماس 😏
چقدز بیشعور بوده من دوستمو بعدز دعوا مفصل حدود ۶سال بعد زنگ زد اینقد ذوق کردم بعد توچکار کردی ک اینو گفت همین الانم شمارشو پاک کن نکبتو
منم یبار بابامو اسم دوس پسرم صدا زدم 😂😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
