کسی بوده تجربش کرده باشه چ حالتایی داشتین تونستین بچه رو قبول کنین چندوقت بعد خوب شدین چ دارویی استفاده کردین من ک ازالان داغونم میدونم حتما سرم میاد ازالات میخام برم پیش دکتر اعصابم
خدا سر کسی نیاره وحشتناااکه. سعی کن بعدش تنها نمونی بری تو جمع بگی بخندی من هنوز کامل خوب نشدم. اوا ...
جداا اخه من قبلاهمش تنها بودم الان ازشدت افسردگی خونه خودم نمیخابم نمیمونم همش پیش مادرشوهرم هستم یا خونه مامانم وسواسمم خیلی زیاده ب هیچی توخونه تمتونم دست بزنم همه چی رو نجس میبینم همه ترسم ازینه بچه ک میاد چقد خونم بهم میریزه چقد شلوغ میشع باید ازالان برم دکتر و بگم داروهای وسواسمو دوباره بنویسه اگ بعد زایمان رفع شد این حالتا ک خوبه اگر نه شیر خشک بدم و دارو مصرف کنم خیلی حالم بده
من بچه اولمو دو سال داغون بودم سر دومی بهترم پوستم کلفت شده دیگه
پس چجوری لذت مادرشدنو تجربه کنم این همه سال منتظر بچه بودم الان از زایمان و اومدن بچه وحشت دارم هیچ حسی ندارم بهش کارم فقط گریس حتی ب سیسمونیشم دلم نمخاد نگاکنم
اره گلم حتما اینکارو بکن عزیزم میفهمم چی میگی. ولی قرصهای بی ضرر میدن ک ب شیر کاری نداشته باشه. گنا ...
ازخدامه شیربدم ولی وقتی ایقد حالم بده چجوری شیر عصبی بهش بدم بعدوسواس من خیلی شدیده با داروی ضعیف خوب نمیشه حتما باید همون داروهای پارسالمو بخورم ولی شاید بادکترم حرف بزنم اگ داروی دیگ ای هم میتونه بد توشیردهی نمخام باز مسخره همه بشم هرکی میرسه سززنشم میکنه شوهرم ازدستم فراریه خسته شده دیگه
من از تنهایی و بی کسی بیشتر افسرده شدم شیرم ترشحش کم بود تا سه ماه خودمو کشتم اخرشم نشد شیر خشکو شروع کزدم یه کم حالم بهتر شد. خودم فکز میکنم چون تنها بودم افسرده شدم و شیرم ترشحش کم بود .
عزیزم هنوز زایمان نکردی افسرده شدی! اگه مادرت و مادر شوهرت مراقبت هستن و تنها نیستی به نظرم دل ...
اخه کل بارداریمو داشتم حس میکنم بعد زایمان بدترمیشم و دارمش هنوز ارهدمامانم و مادرشوهرم خیلی هوامو دارن تو ی ساختمونم با مادرشوهرم ولی ایقد درکم میکنه ومیبینه حالم بده شبا هم میگ پیش خودشون بخابم حتی میگ بعد زایمانتم اینجا بمون تا خدا چی بخاد اجیمم افسردگی داشت تا زایید رفع شد