خاله بزرگم بی نهایت حسودی من و می کنه بدون اینکه حتی یک کلمه با من حرفش شده باشه با من حرف نمی زنه تو عروسی پسرش همه رو دعوت کرد به غیر از من دلیلش هم چون شوهرم وضع خوبی داره اما شوهر اون وضعش خوب نیست دایما حسودی می کنه با وجود اینکه مادرم کاملا آگاه به این موضوعه ولی هیچ وقت جانب منو نگه نمی داره وقتی تو یه جمع میشینه پشتش و به من می کنه مادرم می بینه ولی چیزی نمی گه
تو ام محل نده محتاج محل دادن بقیه ای مگه
شماهم اونو بی محل کن جوری که خودشم متوجه شه اصلا براتون مهم نیست😐
اخی عزیزم درکش کن مسایل مالی خیلی سخت حتما روش فشار زیادی هست ....
مادرتو نمیتونی مجبور کنی ولی خودت میتونی نبینیش و حساس نباشی به خاله جان
ولش کن توام محلش نده تا بدتر از حسودی بترکه
شما که میدونی از حسادته اتفاقا باید خوشحال باشی چون اگه دشمن نداشتی باید به موفقیتت شک میکردی.برای آرامش دل خالتم دعا کن.مامانتم مقصر ندون بالاخره خواهرشه دیگه درکش کن.سعی کن گله هاتو اصلا بهش نگی.
عزیزم هر کسی هر جوری رفتار کرد شما هم همونجور رفتار کن حرص خوردن نداره.بعدشم الان رابطه ها کم رنگ شده.من خودم ۸ تا خاله دارم با هم قهر تیستیم ولی اصلا و ابدا با هم رفت و آند نداریم مگه تو ی مراسمی چیزی همدیگرو ببینیم
بله درسته منم محلش نمیدم ولی سه روز پیش پدربزرگم فوت شده بود بعد یه روز به من خبر دادن همه دختر خاله هام شام و ناهار اونجا بودن به غیر از من وقتی رفتم جلوی اون همه آدم پشتش و به من کرده بود و نشسته بود
امروز هم برای پدرش مراسم گرفته بود تو خونش به همه گفته بود به غیر از من مادرم هم از ظهر خونه اون بود این درحالیکه تمام کارهای مادرم وشوهر من می کنه از دوا درمونش گرفته تا همه چی ولی یه بار هم مادر من هوای مارو نگه نمیداره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
