همه بابابزرگ من هم دارم هم انگار ادم نیستم وجود ندارم بابا به پیر به پیغمبر هر کی زود ازدواج می کنه به من ربطی نداره خستم کردن بابا من اصلا می خوام ازدواج نکنم برم بمیرم
هر موقع کسی ازدواج می کنه دورو اطراف سن منه هی می گن تو اخر می ترشی مشکل داری ازدواج می کنی
یه بیمارستان بودم سر همین داییم زنگ زده بود می گفت تو همش مریضی بابابزرگم م یگفت خودشو زده به مرضی به مامانم گفتم می خوام تنها بمونم یه شب توبیمارستان بدون همراه بودم فقط به حال خودم گریه می کردم که اصلا برای کسی ارزش ندارم
چند سالته
بابا بزرگ این وسط چکارس
عزیزم
ایشالا وضع زندگیت خوب بشه ورفتاراشون اصلاح بشه
برات صلوات میفرستم🍉
منم حدود چهل سالمه مجردم. بیماریت چی بود بستری شدی؟؟دیدم ادم کوتوله و تالاسمی و ... ازدواج کردن. رو خودت عیب نذار
آروم باش عزيزم
بالاخره هر كسي يه مشكلي تو زندگيش داره
سعي كن با آرامش و درايت مشكلاتت و حل كني♥️
چهقدر محدود من شاید سالی 1 بار ببینمشون چون اینجا نیستن
یه هواسم نبود غذا می ذاشتم دستم سوخت من عادت دارم به این دست سوختنبرای همین برام مهم نبود داشتم کارم رو ادمهمی دادم بابابزرگم برگشته می گه از بس دست و پا چلفتی هستی یه غذا درست نمی تونیکنی همینه کسی نمی یادبگبرتت البته ناراحت شدم اون شب حتی شام به اون خوش مزگی که زحمت کشیدم رو نخوردم ولی پشیمون شدم
حرف تمومی نداره
منم ۸سال بچه نداشتم کلی حرف شنیدم کلی دلمو شکستم
بعدم که تو ۱۸ماهگی دخترم تصادف کردیم و دخترن صدمع جوپدی دید بازم میگفتن
نتونست یه بچرو نگه داره دست پاچلفتیه و..
ولی خدا خودش شاهده و چوب خدا صدا نداره
یکی که این حرفو زده بود بعد از چند وقت بچش تشنج میکنه
😣😞چی شده
