سلام بچه ها
ی موضوعی هس ک راجع بش راهنمایی میخام
ببینین من چندسال پیش میرفتم کلاس نقاشی
اونجا با ی پسری رفیق شدم و دوسه سال باهم بودیم
همه جوره هوای همو داشتیم ولی نشد ک باهم بمونیم
رابطمون تموم شد
حالا داداش دوست پسر سابقم موبایل فروشه و من یروز رفتم ازش یسری چیز گرفتم و اینا ولی درجریان رابطه منو داداشش نبود خلاصه برا گوشی ک گرفته بودم مشکل پیش اومد و من تلفنی باهاش صحبت کردم و کم کم باهم دوست شدیم و بعد هم ازدواج
ولی برادرشوهرم ک قبلا دوست پسرم بوده از زمان عقد منو داداشش به من گفته زنداداش با اینکه هم سنیم
کلا نگاه و طرز دیدش ب من تغییر کرد و من خیلی خوشحالم حتی یبار بحث اون موقع هارو هم نیوورده وسط
الان مشکل من ایناس اول اینکه عذاب وجدان دارم میترسم یروز همسرم بفهمه دوم اینکه بعضی رفتارای برادرشوهرم اذیتم میکنه الان نامزد داره ولی مثلا
تاحالا سه چار بار قبل نامزدیش که بحث زن و اینا بوده
باناراحتی زیاد به مامانش گفته بود زن نمیخام اونی ک میخواستم نگرفتین برام الان ازدواج کرده و از این حرفا
همیشه دخترای منو بیشتر از بچه های خواهرش دوست داره و خیلی با من راحت صحبت میکنه
من آزادم ولی وقتی این رفتاراشو میبینم شال سرم میکنم پیشش
یه نمونه دیگه تقریبا دوماه پیش که خونه مادرشوهرم اینا بودم یدفه پسرعموهاش اومدن من شال سرم بود ولی گردنم معلوم بود اومد جلو همه از بازوم گرفت کشید کنار شالم درست کرد🤦🏻♀️
یه نمونه دیگه اگه مثلا مانتو یا هودی هرچی بخرم میگه خیلی بهت میاد جذاب شدی یا هرچی میخواد بخره اول نظر منو میپرسه😐
به همسرمم گفتم خوشم نمیاد اینجوری میکنه داداشتت همسرم میگه اون تورو از خواهرام بیشتر دوست داره برا همین اینجوریه باهات
چون نامزد هم داره دلم نمیخاد جاریم حرف و چرت پرت ردیف کنه پشت سرم چیکار کنم بنظرتون؟؟؟
چندبار هم مادرشوهرم به برادرشوهرم گیر داده که زشته این حرکتات