تا حالا توی این 10 ماه عقدم با شوهرم خیلی بحث و دعوامون شده. دو شب پیش دوباره از این دعگاهای بد کردیم مقصر بیشترش من بودم. (غر غر و اصرار روی چیزی نصف شب میکردم) 24 ساعت بعد از دعوا به شوهرم زنگ زدم حالشو پرسیدم و بعد باز یکم کل کل کردیم و قطع کرد روم.
میدونم حالا حالاها جلو نمساد و این باعت میشه خودخوری کنم و غصه بخورم. تو حیابون ماشین میام ک اروم شم اما میگم چیکار کنم خدایا یه نشونی نشونم بده نمیدونم چسکار کنم. صبر نمیتونم بکنم تا بساد انگار دلم مسخاد خودم برم منت کشی
بچه ها میشه بیاین تاپیک اخرم جون یه حیوونو نجات بدین؟
همش بخدا میگم خدایا یه نشونی نشونم بده ک دلم اروم شه. توی اون نماسی ک با شوهرم گرفتم گفت قراره دیگه مثه سابق نباشم باهات
ن عین ادمم با خانوادم وقتی اینطور میشیم. اوناروم میبینم تو فکرن حالشون خوب نیس خودمو بیشتر لعنت میکنم
الان تو خیابون با ماشین یه جا واستادم نمیدونم چسکار کنم کجا برم اروم بشم. ذهنم خالیه
عزیزم علت دعواکردنتون رو پیدا بکن وبعد راهکار سعی بکن پیدا بکنی. حالا بقول خودت، عقدی. برین خونتون چی میشه؟؟ بنظرم از این کنتاکت ها، همینطوری ساده نگذر فرداپشیمون شده، نگی چرا این کارو نکردم و یا فلان کارو. و همینطور پیش یه مشاور یا بزرگتری که تعصب کسی رو نگه نداره، صحبت بکنید. الان یه چن دقیقه اگه شرایطشو داری و امنه، تو یه پارک ارومی برو تا آب و هوات هم عوض بشه تا بهتر بتونی فکر بکنی وبهترین تصمیم ها رو بگیری.
یکم فاصله بگیر بزار اروم شه بعد خودش بهت زنگ میزنه
از مشاورم کمک بگیرید خوبه بعد اروم شدنش
[QUOTE=394215783]یکم فاصله بگیر بزار اروم شه بعد خودش بهت زنگ میزنه از مشاورم کمک بگیرید خوبه بعد اروم شدنش[/QUOTEباشه بهش فرصت میدم اما. دفعه قبلی 25 روز بود بیخبر بودیم از هم... میترسم دوباره همینقدر طول بکشه
چون من تحمل ندارم دور باشیم و اون احتمالا بخاد تنبیهم کنه با این کارش. اصن دفعه قبل زنگم نزد من زنگ زدم حالشو پرسیدم بعد فرداش زنگ زد گفت بریم همو ببینیم صحبت کنیم. الانم طاقت ندارم صبر کنم ولی میگن من جلو نرم بقیه... نمیدونم چیکار کنم
درست متوجه شدم؟؟
شما توی دعوا مقصر بودی؟
