شما جای من بودید چیکار میکردید روز اول عید برای دو ساعت به صرف ناهار رفتم خونه مادرشوهرم بعد که رفتیم مادرشوهرم گوشیشو داده بهم زنگیدیم به کل فامیل میگفت باید به همه تبریک بگید منم از حرصم به کل فامیل خودمم زنگ زدم 
این به کنار
پدرشوهرم سرسفره بود من غذام تمام شده بود گفت  برو ظرف هارو بشور نمونه منم گوش ندادم و نرفتم حالا دیشب زنگ زده به شوهرم گلگی کرده منم به شوعرم گفتم عاقا من تنبلم از این به بعد هم کاری انجام نمیدم 
دیکه هیچی نگفتم و بعد چند دیقه گریه کردم توقع داشتم شوهرم بیاد ارومم کنه ولی بجاش اومد گفت چته گفتم دوست دارم بیای ارومم کنی محکم سرشو کوبوند به در 
درو شکست و از دماغش خون اومد الان نمیدونم چیکار کنم قهر کنم امروز ظهر هم مادرشوهرم اینا رو دعوت کردم بیان خوننون