2777
2789
عنوان

حسادت ب خواهرشوهر

264 بازدید | 31 پست

هنوز ازدواج نکردیم و همشهری نیستیم

من اوایل خیلیییییی خواهرشو دوس داشتم

ولی کم کم وقتی میخواست از کارام انتقاد کنه خواهرشو ب عنوان الگو میزاشت وسط بعد ازم ایراد میگرفت

کلا منو با خواهرش مقایسه میکنه حالا اگه کار قشنگیم انجام داده باشم ولی چون خواهرش اینکارو نکرده خوشش نمیاد و ب نظرش کارم مسخرس

بخاطر همین کاراش دیگه ناخواسته از خواهرش خوشم نمیاد

همیشه وقتی خواهرش اینا میان پیششون دربست درخدمتشونه و حتی وقت نمیکنه ی خبر ازم بگیره الانم ک خواهرش حامله شده و خدا میدونه چجوری قراره ازش کار بکشن علاوه بر اینا درسته ک خواهرشه ولی مگه خودش شوهر نداره؟من میخوام تمام توجهش ب من باشه و واسه من این بدو بدوهارو بکنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اوایلش اینطوریه

چون فکر میکنه درست ترین زنای دنیا فقط خواهر و مادرشونن

بعدا کم کم با حرف و ابراز ناراحتی و ابراز علایق و حتی فانتزیات کم کم به راه میاد

البته اینکه هنوز ازدواج نکردین هم بی تاثیر نیست

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

اوایلش اینطوریه چون فکر میکنه درست ترین زنای دنیا فقط خواهر و مادرشونن بعدا کم کم با حرف و ابراز ن ...

هم باهاش حرف زدم هم ناراحتیمو بهش گفتم ولی فایده نداره

اینکار سیاست میخواد ک من بلد نیستم

چقدر بی‌شعور... به نظر من ک فکرات رو. بکن یه موقعیت خوب نمی ارزه ک خودت رو. پای یه بچه ننه حروم کنی ...

الان دیگه نزدیک ب شش ساله ک باهم در ارتباط هستیم

خیلیا در جریان رابطمون هستن

فک میکردم ایندفه بهترین انتخابو کردم بخدا از شکست میترسم

هم باهاش حرف زدم هم ناراحتیمو بهش گفتم ولی فایده نداره اینکار سیاست میخواد ک من بلد نیستم

میگم که اینکه هنوز ازدواج‌نکردی هم موثره

خیلی از اقایون بعد از ازدواج خصوصا زمانیکه میرن خونه مشترک، وابستگیشون به زن و زندگی بیشتر میشه. یه مدت که بگذره کارای دیگران خیلی به چشمشون نمیاد

البته بعضبا هم ذاتا مثل همسر من نقش رابین هود رو دارن و باید به همه کمک کنن!😑

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

الان دیگه نزدیک ب شش ساله ک باهم در ارتباط هستیم خیلیا در جریان رابطمون هستن فک میکردم ایندفه بهتر ...

حتی اگه شب عروسی فهمیدی اشتباه کردی یه آژانس بگیر برگرد خونه بابات...این خیلی بهتر از اینکه خودت رو. کل عمر بدبخت کنی... مردی ک شیش سالا هنوز نبردتت خونه خودت این حرفا رو هم میزنه به درد لای جرز دیوار میخوره... منو شوهرم از روز آشنایی تا الان ک شیش ماه خونه خودمونیم دوماه دیگه میشه دوسال

میگم که اینکه هنوز ازدواج‌نکردی هم موثره خیلی از اقایون بعد از ازدواج خصوصا زمانیکه میرن خونه مشترک ...

نهههه اصلا وقتی شیش ساله یا همن این اخلاقش بعدا ک برن خونشون بدتر هم میشه

میگم که اینکه هنوز ازدواج‌نکردی هم موثره خیلی از اقایون بعد از ازدواج خصوصا زمانیکه میرن خونه مشترک ...

آهان کاش همچین آدمی باشه

خیلی دلم میگیره از کاراش مخصوصا اینکه تنها تکیه گاه زندگیمه و خیلی تنهام

الانم داره میره خونه خواهرش انگار ن انگار بهش زنگ زده بودم تا حرف بزنیم

خواهرش یک ماهه حاملس ، اینقد دلم میخواد بهش پیام بدم ک دیگه برنگرد همونجا بمون بچشم براش ب دنیا بیار

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792