حدودا یکسال و نیم پیش با یه پسر دوست شدم که اون از همون اولش ادعا میکرد که میخواد منو من از رفتارش خوشم نمیومد هی باهاش کات میکردم باز میومد سمتم و گاهی باتهدید ،گاهی با خوبی و غیره...قصدشم مثلا خودش ازدواج بوده 😐
اینا گذشت تا یه روز بااینکه باهاش کات بودم تو یه شهر نیستیم از ظهر اومد شهرمون تو امامزاده نشست تا ۶بعداز ظهر منتظر من بود ک برم ببینمش منم از سر مجبوری رفتم دیدمش بعد از این دیدن چندروز بعدش گفتم ک نمیخوامت واقعا برو دیگه دست از سرم بردار
ولی هنوز ک هنوزه دس بردار نیس چندوقتیه دیگه پیگیر نیست ولی هر مناسبتی ک میشه بهم تبریک میگه یا ب دوستام میگه بیان بهم بگن یااز دوستام میپرسه ک عروس شدم یانه
همین چندروز پیش باز اومده شمارشو تو اینستا بهم داده و گفت بیا تل منم گفتم لزومی نمیبنم اونم گفت پس ببخشید نمیخواد پی ام بدی منم گفتم بیخودی شماره نده
باز امشب اومده عیدو بم تبریک میگه
بنظر شما قصدش چیه؟
😐😂😂