ی عروسی رفتیم وای دختر همسایمون . با داماد تمرین کرده بودن از اینا ک داماد دست عروسو میگیره عروس میچرخه. وای داماد بنده خدا از اولش هول کرد عروس ک میچرخید خودشم دست عروسو بالانگه داشته میچرخید از کونمخوردن بهم . وای چقد میخندیدیم همزمان میچرخیدن هر چی فیلمبردار میگفت داماد انگار حالیش نمیشد دوباره تکرار میکرد