یه عروسی دیگه هم بود خانواده داماد خیلی باحجاب بودن بعد خانواده عروس نه اونوقت اخرشب عروس شنل پوشیده بود برادرشوهرش گیر داده بود که زشته یه چادرهم روش بندازین بعد دعوا شد و یه ابروریزی که نگو
منم تاحالا خورشت ندیدم ولی بالاخره هرقومی یه رسم و رسومی داره که ممکنه ما نشنیده باشیم
یکی دو جا عروسی رفتیم میوه و شیرینی رو گذاشته بودن توپیشدستی میاوردن
یک عروسی هم رفتیم بنده خدا عروس رو مثل جن درست کرده بودن آدم وحشت میکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
