البته این شاید عجیب نباشه از نظر شما
ولی ما ی عروسی رفتیم با زنداداشام و دخترخاله هام خودمونو جررررر دادیم انقد ارایش و شینیون کردیم.لباسم ک نگم براتون.کلا خیلی هزینه کردیم😎😎😎
عاغا رفتیم داخل دیدیم مولودیه😕😕😕
شکست عشقی خوردیمااااا
کلللل مهمونا با چادر نشسته بودن.مام فقط عکس گرفتیم و خشتک دران و فریاد زنان اومدیم خونه.تا ماهها حالمون بد بود😕😕😕
یه بنده خدایی هم تعریف میکرد میگفت فامیلای شوهرم رسمشون اینجوریه که تو عروسی میوه شیرینی نمیدن تازه شام هم دوازده شب میدن ماهمیشه با خودمون کیک وابمیوه میبریم میخوریم 😂😂
نه کیک رو سفارش داده بودن سه طبقه شیک ما عکسشو دیدیم بعدا تو گوشی عروس بود. همه یادشون میره برن بیارن ساعت 9 شب یادشون میاد رفتن و طرف بسته بوده مغازشو. بابابزرگ عروس یه کیک باب اسفنجی میخره سر راهش میاره بیچاره پیرمرد خیلی تو باغ نبوده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
