چیکار کنم کلافه شدم

امروز از حرص این که بابا نون داغ گرفت رفتم پشستم صبونمو از مال بابام خوردم درارو میکوبه لباسامو میندازه بابا خیلی پرروعه کسیم که باید جوابشو بده نمیده مرتیکه برگشته با این که هیچ غلطی تو زندگیم نکرده میگه ادمی به اسم تو توی زندگیم نمیشناسم بهتر خیرت نمیرسه شرت چرا میرسه معتاد روانی

18من25اون بچه ام نیس بگیم بی عقل و شعوره من تو نونه بابامم هیچ وقتم کاریش ندارم مدام زبونش درازه یا یه ازاری میرسونه قصدش اینه من ناراحت شم از کارام بمونم واقعا حس میکنم این که ننه بابام نمی ری نن بش هی پرروترش کرده فک میکنه حق باهش ادامه میده یجوری شدم انگار خونه من نیست

هی چن روز خودمو اروم میکنم باز یه گند دیگه میزنه تو مخم کشش ندارم اقا چرا کسی نمیفهمه تو این خونه

جالبه اینجام خودم دارم با خودم حرف میزنم😐

ببخشید کسی میدونه چرا هیچ وقت جواب نمیگیرم تو سایت برا خودم عجیبه 😐اکثریت تاپیکام بی جواب بزور یکی دوتا ینی واقعا کسی نیست بتونه کمکی کنه؟