خیلی خودشو با کارو پول و چک و اینا سرگرم کرده. درامدش خوبه ولی مدام دنبال بیشتر کردنه. میگه تو این دورو زمونه حاشیه امن نمیبینم. چندتا کار باهم داره. ک بیشتر با تلفن و اعصابش سروکار داره. خلاصه.
تا وقتی ک من باش خوبم خوبه. فقط کافیه ب چیزی اعتراض کنم. دنیا رو میاره جلو چشم. بعد مثلا ناراحتم بشم و قیافه بگیرم ب جای اینکه از دلم دربیاره غر غر میکنه بدتر میکنه مجبور میشم کوتاه بیام. بعد تا من خوب بشم اونم خوب میشه. اخه چرا اینطور شده. نمیدونم باید چکار کنم. بشینمم منطقی باهاش بحث کنم اصلا فایده نداره. دوباره مسایل قدیم رو میاره وسط.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خودش میگه دارم همه تلاشمو میکنم اما مردی ک لنگ ظهر بلند میشه میره سرکار و خدا نکنه ی بهانه ای دستش بیاد کارو ول میکنه همون شندر غازیم ک دز میاره، رو واسع موردای الکی و بیهوده خرج میکنه تلاش میکنه؟؟ب فکر رفاه و ابرو زنشه ک کم نیاره حسرت بدل نمونه؟؟؟؟
شاید من بد گفتم. ببین مثلا ماباهم خوب بودیم یک کلام بهش گفتم روز مادر و عیدی کادو یکسان ب دوتا مادرا ...
خب همیشه همینجوری بوده یا جدیدا شده؟؟؟
فک میکنم بخاطر فشار کاره ک اونم دست خودش نیست چون من خودم وقتی خیلی خستم دنبال بهونه ام ک دعوا کنم باهاش صحبت کن و در مواردی مدارا کن عزیزم ان شاءالله ک حل میشه