اقا من همیشه نخورده مستم تو تمام مراسم و دورهمیا نمیخوردم یعنی نمیتونستم بخورم کلا چی تلخ رو بالامیارم
خلاصه یه تولد دعوت شدیم من باداداشم دوستمم با نامزدش تو ماشین یه شیشه اورده بود پسره گفت ازون طرف اوردن واسم اصل بزنیم باهایپ منم هی میگفتم بابامت اهلش نیستم داداشم گفت بخور اشکال نداره اقا دوتا پیک دادن ما خیلی کم گفت بشه دیگه نخورید گیراییش بالاست منم گفتم من که ازاول گفتم نمیخوام خلاصه رسیدیم اومدیم توباغ پیاده بشیم درو باز کردم پیاده شدم نتونستم وایسم خوردم زمین دوستمم پشت سرم اومد پیاده بشه گفت چت شد اونم افتاد روی من خخخخ اصلا دیگه دیوونه شدیم ازبس جیغ میزدیم نمیدونم چی توش بود اینقدر جیغ میزدیم صاحب باغ اومد گفت خانما اینقدر جیغ نزنید میان میگیرنمونها بهش گفتم چیه مشکلی داری برو بیرون خخخخخ