ای بابا...حالا ک دارین بیخیال حرف مادرشوهر...با شوهرت صحبت کن.بخدا آرامشت اونم مخصوصا الان ک بارداری مهمتر از چندتا تیکه طلاس...ولی حالا ک طلاها واس خودته اجاره خونه هم به اسم خودت بزن.
من طلاهامو فروختم خونمو ساختم...با نرم زبونی و مظلوم نمایی شوهرتو راضی کن.بخدا دوروز دیگ بچه ات ک بدنیا بیاد سر تربیت کردنش اعصاب واست نمیذاره ها...شیرخشک نده.پوشک گرون نزن.چقد پول پوشک میدی.آب قند میده با بچه و گریه کنه نمیذاره بغلش کنی از ترس بغلی شدن و...لباس واس بچه ات بخری میگ قبلیا چی شد و...
مهمتربن چیز الان حدا کردن خونته.حتما شوهرتو راضی کن.تو بچه ی من نیستی و عروس من نیس اینا رو هم بیخیال...یادش میرع.
پدرشوهر نداری؟دختر مجرد تو خونه برادرشوهری چیزی؟
حمایتت نمیکنن؟کاراشو دخترش انجام بده الان یا خودش...
از مادر پدورتون کمکم بگیرین یکم قرص کنید
ببخشید حتی شده یه قوطی کبریت بگیر از اونجا فرار کن
جا چه اصراری بود تو این بی پولی حاملم بشی😐
دقیقا عین من خونه بابام داروهامم میدادن دستم ولی خونه مادرشوهر انتظار داشتن عین کوزت کار کنم اگه نمیکردم همش تیکه میپروند و متلک بارم میکرد همیشه هم تنهام میذاشت میرفت خونه دختراش یاهم مسافرت وگردش و من مجبور بودم برای پدر شوهرم و برادر شوهرام غذا بزارم وقتی هم پابه ماه شدم زن ومرد دونفری پاشدن رفتن مسافرت مشهد ومن موندم خونه و برادرشوهرم که روز و شب خونه نبود فقط برا غذا میومد حالا اگه این وسط درد زایمان میگرفتم معلوم نبود چی میشد تازه خانواده خودمم یه شهر دورن ومادر شوهرمم خیره سرش خاله ام
خودش چی انجام میده؟
همه ی این بدبختیا از این اومده تو به خونه اید
به هر حال هر کسی تو خونه هست یه وظیفه ای داره، یکی ظرف بشوره، یکی غذا بپزه بکی خریدارو بکنه
حالا الان که حامله ای باید یکم حالت رعایت بشه، اگر دکتر استراحت مطلقت نکرده ، فعالیت خیلی خوبه.
تا خونه نگرفته بود شوهرت چرد حامله شدی؟؟
عزیزم طلاها رو بفروش جایی ک نمیشه خرید بااین پول لا اقل رهن کنین.اگه بخوایی ب حرف مادر ش گوش بدین و نفروشین دیوونه میشی تو اون خونه دوروز دیگع بجه بیاد چقد حرصت بده تو تربیتش دخالت میکنه.بجه ک بیاد سخت میشه برین میگه دل تنگ نوه ام میشم نمیزلره برین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
