ب منم میگفت
خودم عاشق سفارش اینترنتی‌ام
از دیجی کالا کرم و این چیزا خریدم بعد بسته ک رسید اینم دید
گفتم اره فلانی پول داد کرم اینا بخرم میخام نگه دارم بیست روز دیگه تو خریدای بله برون بذارم
گفت اره بدبخت خرد خرد میخره!
یا روز عقدم داااااد میزد من نمیااااامممم
اصلا دسمنی رو ب حد اعلا رسونده بود
هیچ وقت نمیبخشم اینا رو
ما هم هشت سال دوست بودیم هی خواهر بزرگمو بهونه میکرد
بعد ک دیگه گفتم اقا جان بذارید بیان
رفته بود ب خواهرم میگفت اره برای اینکه بره عشقو حال اصرار داره
یا ب خودم میگفت چرا میخای بیان؟ (فکر میکرد شوهرم کاریم کرده!)
انقد عذاب کشیدم
الان شش ساله ازدواج کردیم و خونه خودمونیم. ببین عزیزم مامانا برای بچه هاشون بهترینا رو می‌خوان حتی کوچکترین کمبودی میرنجونتشون و واکنش نشون میدن. نگران نباش ببینه حالت خوبه و زندگیت روبراهه عوض میشه رفتارش
من راضیم از سختگیریای مامانم. گرچه اصلا براش مهم نبود و میگفت اگه دختر هم نباشی نمیدمت به این اقا. سختگیریاش باعث شد همسرم خیلی بیشتر تلاش کنه و چون منو راحت بدست نیاورد الانم خیلی تلاش میکنه که از زندگیم راضی باشم
به نظرم سعی نکن خوبی شوهرتو بهش ثابت کنی
برای دل خودتون خوب و مهربون باشین . هرچقدر بیشتر دنبال جلب رضایتش باشی بیشتر وارد بازیش میشی
تو که جریان رو ول کنی مادرت خودشون میفهمن
سخت گیری با تحقیر فرق داره
خب طرف داره میخره دیگه،حالا چ خرد خرد چ بزرگ بزرگ!
ما هشت سال دوست بودیم تو دوران دوستیمون برام ماشین خرید طلا خرید کل خرج دانشگاهمو لیسانس و ارشد داد
بعد خب بعد هشت سال آیا چیز بدیه ک بیاد عقد کنیم؟
اره واقعا.من خیلی وقتا چیزی نمیگم خودشون میپرسن.
مثلا میگفت دو سال عقد مانتو برات نخریده در حالیکه ی مجلسی و دو تا بیرونی برام خریده بود اما سر موقعیت خای مختلف.خودش برا خودش نمیخرید میگفت اول تو.
اول زندگی بود دیگه همه نداری رو تجربه میکنن اذیت شدم خیلی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
