من وقتی پسرم دوماهش بود رفتم دکتر بهم گفت که ازچهارماهگی اتاق پسرمو جدا کنم و بزارمش توی تختش بخابونمش گفت اینجوری هم برای خودش بهتره هم برای شما و همسرت و منم جداش کردم تا گریه میکرد میپریدم شیر حاظرمیکردم و ساکتش میکردم و میومدم خیلیا گفتن بهم تو ازخودراضی هستی و مادرنیسی و فلان ولی الان راحتم پسرمم راحته خداروشکر نمیدونم دیگه بعدا به مشکل نخورم چون یه سریا میگن بزرگتربشه میخاد بیاد پیشت نمیدونم فعلا که یه سالو نمیشه
وقتی شیرخشکی باشه اینطوری میشه انجام داد
ولی پسرمن ک وابسته ب شیر مادره پدرم درمیاد هی پاشم برم توی اتاق
از طرفی ی جورایی حس این لحظه ها رو با هیچی عوض نمیکنم چون دیگه برنمیگرده... دوس دارم تا میتونم لمسش کنم کنارم!
ولی استرس آینده رو هم دارم نکنه نتونم جداش کنم😐
اره خب بچه وقتي بزرگتر شه جدا كردنش سخت ميشه من شير خودم رو ميدم معمولا پسرم يكي دوبار بيدار ميشه واسه شير ميرم شيرش ميدم برميگردم ولي الان فك كنم دندون داره درمياره شده اين شبا هر نيم ساعت يه ساعت واسه شير بيدار شه بازم ميرم شير ميدم برميگردم سخت هس ولي ارزشش رو داره برام خيلي مهمه جدا خوابيدن پسرم از بچه هايي كه همش وسط پدر و مادر ميخوابن خوشم نمياد واسه همين سختيش رو به جون ميخرم در ضمن از وقتي پسرم رو جدا كردم رابطه من و همسرم هم خيلي بهتر شده
نميدونم چرا بعضيا فك ميكنن تمام زندگي مادر بايد وقف بچه بشه من پسرم رو بيشتر از همه دنيا دوس دارم و عاشقشم و به همين خاطر اصولي و منطقي تربيت كردنش مستقل كردنش واسم مهمه حالا هركي ميخواد بگه خودخواه مسلما هيچكس بچه منو به اندازه من دوس نداره و من بهتر از هركس صلاح پسرم رو ميدونم
نه پسرمن خیلی وابستس
شیرخشک خیلی وابستگی نداره
و نیازشون ب الکی مک زدن با پستونک هم گاها برطرف میشه
بچه ای ک ب سینه مادر وابسته باشه خیلی سخت تره یک ساعت بری شیرش بدی و با احتیاط از خودت جداش کنی!
آخه پسرمن از نوزادی ریفلاکس داشت مدام بیدار میشه
والا خیلی هم خوبه ک آدم بتونه این مدلی باشه
ارتباطی ب دوست داشتن نداره
روابط زناشویی هم تحت تاثیر قرار نمیگیره
من خودم اینطوری نیستم و زیادی احساساتیم.. نگرانم بچم بعدا وابسته نشه
ولی چ کنم اصلا نمیتونم جدا شم فعلا ازش...
