خانواده شوهر من خیلی خونگرمن و راحتن ولی شوهر من یکم برعکس بود...مثلا اوایل دوس نداشت تو جمعاشون منم برقصم یا با بعضیا دست بدم یا چجوری لباس بپوشم...ولی رفته رفته دید تو جمع همه راحتن و من همش گوشی گیر میشم دیگه اوکی شد..یکیم این ک همش خانوادش بهش میگفتن اینجوری نکن...یعنی هیچکس باورش نمیشد تو همچین خانواده ای شوهر من انقد تعصبی باشه...ک خلاصه درست شد..هم اوایلش بود همین ک دید من حس تنهایی میکنم همه جا
فقط دعا کن بددل نباشه ،چون اینا درسا بشو نیستن ،ی جوری ب همه بی اعتمادن ،شوهرخالم بددله بعد ۲۰سال زندگی هنوزم زنشو تنها نمیزاره بره خونه ی مامانش که توی ی کوچن
بیرونو میرم ولی صدبار زنگ میزنه
ماباهم مهمونیه مختلط و سفرای مختلطم زیاد میریم ولی اونجام میچسبه بهما ینی باور کن دودستی درهر حالتی دنباله منه دعوامون نشده چون من دادو هوار نکردم هی عادی رفتار کردم
فک نکنم اندازه شوهر من حساس باشه
از روانشناس کمک بگیر
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
