ی سجاده یک دست دعا ویک وضو
اشکهای ما التماس برخدا ای خدا یک نگاه
امدم بردرت زار و ناراحتم بس که اشک ریخته ام
ازبرملتم ای خدااا هق هقم بی امان دستهایم لرزان
سربرسجده ات تابه صبح می نهم ای خدا دست من
ای خدا قلب من ای خدا ای خدااااا
زار زار میزنم این همه دردسر اینهمه مردمت
ماهمه دستمان چشممان دلهای دردمندمان
درپی لطف توست منتظر برای عفو توست
ای خدایا کمک طاقتا طااق شده سینه ها پر شده
مردمان مرده اند روحشان سردو بی حس شده
خدایااا برس دادمان را شنو ببر این بلایا خدایا لطف کن
لطف توست تمنااااای ما