خانما شوهرم میگه هر چی طلا داری بفروش بده به من با پولشون معامله کنم مثلا خونه خرید وفروش کنه بنظرتون چکار کنم؟کار درستی؟بد من به شوهرم خیلی اطمینان ندارم ما همش قهر و دعوا داریم میگم نکنه بخاد طلاهامو ازم بکشه ببره بهش گفتم خونه یا ماشینتو بفروش خو با پولش برو معامله میگه من ریسک نمیکنم اودم خونمو فروختم بد تا پولاش دستم بود یدفه همه چی کشید بالا ملک همه چی رفت بالا حسرت بخورم چرا خونمو انقد دادم بد دیگه نتونم با پولم خونه ای بخرم نه چیزی صاحاب هیچی نشم دیگه
عزیزم نفروش به خدا شوهر ارزشش رو نداره من خودم هر چی بود رو فروختم الان حتی با این که کوشام نزدیک دو ساله گوشواره نداره اونم نمیگیره
دوست داشتنی ترین ارزو ها دست نیافتی ترین انهاست .زندگی سراب خوبی برای ارزو های انسان است و هر لحظه انسان را از ارزو هایش دور میکند.مگر ان که یک ارزو داشته باشی و اون ملاقات با خدا باشد .در این صورت احساس میکنی هر لحظه به ارزو یت نزدیکتر میشوی و خوشبخترین انسان هستی.😍اگه همه ارزوت فقط خدا باشه خدا خودش ارزوهای خوبی برات میکنه ❤
بعدم صدامونوضبط کردوحسابی مدرک جمع کردخیلی شیک خونه ی مادرش گفت من دیگه زنمونمیخوام وبیرونم کردن ودن ...
خدا لعنت کنه من همین چند ساعت پیش با شوهرم دعوا کردم رفته بودم از تو ساکش فیش حقوقش رو نگاه کنم میگفت داشتی دنبال سند خونه میگشتی خاک تو سرش خوبه خونرو با طلاهای من گرفته بقیه پولشم از خورد و خوراک و لباس من زده گرفته
دوست داشتنی ترین ارزو ها دست نیافتی ترین انهاست .زندگی سراب خوبی برای ارزو های انسان است و هر لحظه انسان را از ارزو هایش دور میکند.مگر ان که یک ارزو داشته باشی و اون ملاقات با خدا باشد .در این صورت احساس میکنی هر لحظه به ارزو یت نزدیکتر میشوی و خوشبخترین انسان هستی.😍اگه همه ارزوت فقط خدا باشه خدا خودش ارزوهای خوبی برات میکنه ❤
خدا لعنت کنه من همین چند ساعت پیش با شوهرم دعوا کردم رفته بودم از تو ساکش فیش حقوقش رو نگاه کنم میگف ...
مرداخیلی .....شدن .الیته بااین قانونای چرت وحامی حقم دارن .هرکی بودسواستفاده میکرد.وقتی مهریه بشه سالی یه نیم سکه فقط بخاطراین که طرف چیزی بنامش نکرده وزرنگ بوده باعث شده مرداهی مخوان یه چیزی اززن بکنن .این وسط زن بدهکارم شده
بعدم صدامونوضبط کردوحسابی مدرک جمع کردخیلی شیک خونه ی مادرش گفت من دیگه زنمونمیخوام وبیرونم کردن ودن ...
اخی خیلی سخته عزیزم منم تو دو راهی بدیمم و اگه میدونستم شوهرم واقعا ادمه بدون حتی یذره تردید حاضر بورم واسه ایندمون بفروشم طلاهارو اما ما هم زندگیمون به تار مویی بنده همش قهر دعوا یروز قهر یروز اشتی بارها بحث طلاق میاد وسط قهر که میکنیم چند ماه چنده ماه طول میکشه از همه لحاظ بهش شک دارم حتی تو این دوره که داشتیم جدا میشدیم بمن خیانت کرده بود
خدا لعنت کنه من همین چند ساعت پیش با شوهرم دعوا کردم رفته بودم از تو ساکش فیش حقوقش رو نگاه کنم میگف ...
مردا خیلی نمک نشناسن ما زنا صاحاب همچیشون میکنیم اخرم قدر نمیدونن اصلا اعتماد بهشون سخته بخدا همین خونرم که داره بخاطر من که الان صاحاب خونس اونوقت همه جا میشینه خونم خونم میکنه پزش واسه ایناس