دخترم خیلی خرابکاره و خیلی اذیت میکنه منم مجبورم دعواش کنم یا باهاش قهر کنم چند موردم سخت تر بوده
ب خدا من خیلی دارم تلاش میکنم که دختر خوبی باشه و مودب باشه باهاش صحبت میکنم ولی خب توجهی نمیکنه
حالا اقا دراومده بهم میگه تو بلد نیستی بچه تربیت کنی این بچه به خاطر تو تو این جامعه هیچی نمیشه من اصلا بیخیال این بچه و ایندش شدم به خاطر تو
خب من چه خاکی تو سرم بریزم منم تحت فشارم بار این بچه فقط رو دوش منه تا میگه اهم میگه ببین اینم از تربیتت درصورتی که ذات و ژن همشون ناهنجاریه
دیگه خسته شدم از این زندگی