بچه ها من ی خاستگار داشتم یه چند جلسه واس اشنایی امدن
بعددیگه نشد و بهم خورد
پسره یهو گذاشت رفت
بعد چند وقت عروسی داداش پسره بود ک دختر عمم هم تو اون عروسی دعوت بود
حالا منم تازه خاستگاریم بهم خورده بود انقد حالم بد بود
این خانم امده بود همش تعریف میکرد
ک پسره چقد خوش قد وبالاس چه خوشتیپه
...ی جوری میگفت ک انگار از من سرتره ومن لایقش نبودم
منم دلم هزار تیکه میشد
این قضیه مال سه سال پیشه. یهویی یادم امد اعصابم خرد شد
یا خداااا
دنبال غم میگردیا!!
همیشه از این کارا میکنه دختر عمم
همش تیکه ومتلک میندازه بهم
وقتی میبینمش دلم میخاد قایم شم منو نبینه
تو نشستی گوش دادی میگفتی هر چی بود در حد و اندازه من نبود که ردش کردم
خب چرا تا یچیزی قطعی نشده به همه میگید؟؟ بعدشم شاید منظوری نداشته اهمیت نده
دلت خوشهها غم سه سال پیشو میخوری😐
دختر عمت عن خورده که رو اعصابت راه میره
با عرض پوزش😂😂
حالا حالبه ی بارم ی خاستگار دیگه امد من ردش کردم
بعد خانم برداشته میگه پسره گفته من اصن از دختره خوشم نیامده ی جئری حرف زدم خودش ردم کنه
هی میخاد بگه من ی عیبی دارم
[QUOTE=123907444]خب چرا تا یچیزی قطعی نشده به همه میگید؟؟ بعدشم شاید منظوری نداشته اهمیت نده[/QUOبابابخدا تا یکی میاد خاستگاریم مامان بابام گوشیا دستشونه ب همه اعلام میکنن
ینی تاحالا نشده خاستگار بیاد کسی نفهمه کل حهانذخبر میشن
خودش مجرده یا متاهل ؟ یه جورایی انگار بهت حسودی میکنه. ازش سرتری ؟ تو تحصیلات یا هرچی ؟
