گفتم من دوستت دارم و نمیتونم بهت بگم. این غم انگیز نیست؟!
گفت بچه ای؟! تو که داری بهم میگی!
گفتم آینه ای، آینه؛
گفت یعنی من توام؟
گفتم نمیبینی دارم خودم جواب خودمو میدم؟
گفت راست میگی.. من آینه ام، آینه؛
گفتم پس فقط من تو رو میبینم.
گفت پس فقط من تو رو میشنوم..
عشق من آن جا است. در آن جایی که دانه ها سبز می شوند و ریشه ها به هم می رسندو آفرینش در میان پوسیدگی خود ادامه می دهد،گویی همیشه وجود داشته پیش از تولد و بعد از مرگ. گویی بدن من یک شکل موقتی و زودگذر آن است. می خواهم به اصلش برسم.
می خواهم قلبم را مثل یک میوه رسیده به همه شاخه های درختان آویزان کنم...
چشم مستی ک مرا شب همه شب مینگریست،دوش دیدم ک ب اندازه یک ابر گریست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
