یکیو دوس دارم..که دوسم داشت(شدید)نمیدونم الانم دوسم داره یا نه..
از اولش حس بینمون اشتباه بود(به دلایلی که جایی برای گفتنش نیست)
از زمانی که فهمیدم حسی بهش دارم که نباید..جنگیدم واسه فراموش کردنش..
من شاید توی یک هفته یا دو هفته یا یک ماه بعد فهمیدم عاشقشم اما الان بیش از یکساله که می جنگم با این حس و تلاش میکنم برای فراموشی..اما هرروز عاشق ترم از دیروز..با اینکه خیلی وقتم هست برخوردی با هم نداریم..
متاسفانه منم شاعرم!شاعری درد عجیبیه..گاهی دلم میخواد هیچ وقت نمیتونستم شعر بگم..آخه شعر گفتن از حس عمیقیه که تو انسان بوجود میاد..
اینا رو نوشتم یکم خالی بشم..و بگم..فراموشی فقط حرفه!
فراموشی حسای بیخودی راحته اما امان از درد دوست داشتن..