سلام
پسرم چهار سالشه و خیلی خیلی بیشتر از سنش میفهمه و به شدت به من وابستگی داره . یعنی وقتی مریض میشم میشنه گریه میکنه وقتی ناراحت میشم نگرانم میشه . امروز داشتیم با هم بازی میکردیم بهم گفت مامان من چطوری اومدم بهش گفتم تو رو خدا گزاشت توی دلم و خانوم دکتر دلم رو برید و تو رو اورد بیرون بعد جای بخیه های سزارینم رودید الان نزدیکه یه ساعته گریه میکنه که من چرا از دلت اومدم بیرون و باعث شدم دلت درد بگیره . میگه مامان تو رو خدا دلت درد نگیره. هی جلوش میرقصم میپرم بالا و پایین که باور کنه من دلم درد نمیکنه . اما اون عذاب وجدان داره و میگه مامان چرا من باعث شدم دلت درد بگیره . همش سعی میکنمحواسش رو پرت کنم که فراموش کنه اما هر پنج دیقه یه بار بغض میکنه و میگه مامان دلت درد میکنه ؟؟؟
به خدا اگر میدونستم اینجوری میشه اصلا بهش نشون نمیدادم 😓😓