سلام موقعی که به زمان اشنایی با همسرتون فکر میکنین اولین چیزی که یادتون میاد چیه؟چه خاطره خوشی از اون زمان دارین؟اصلا چه جوری باهم اشنا شدین؟فکر میکنم یاداوری اون خاطرات اثر خوبی هم توی زندگی داره ☺️☺️☺️
هیچی
اولین باری که دستمو گرفت یا منو بوس کرد
الان فقط خاطرلت چندش و کارای رو مخیش تو ذهنم
اولین تنها شدنمون لحظه خوش هر دومون بود
فامیل بودیم
میومد جلو مدرسمون میترسیدم ازش نمیدونم چرا 😶🥴
.سوم راهنمایی بودم اونموقع
هنوز آشنا نشدم
الانم معلوم نیس به کدوم سلیطه ای داره قول ازدواج میده!😑😂
چه داستان جذابی از تمرکز و پرواز روحش برام تعریف کرد
و چقدر ساده باور کردم
خواهرش همکلاسی دانشگاهم بود با وجود این که با علاقه ازدواج کردیم و کلی خاطرات خوب داریم، اما امروز بعد از گذشت 3 سال و نیم میگم کاش هیچوقت همدیگه رو ندیده بودیم☹️
باهم اقوامیم ولی اولین باری ک دستام گرفت وسرم گذاشت روسینش تپش قلب گرفتم وحس ارامش هیچ وقت یادم نمیره
آقا من میگم ولی زیاد نخندین😂
من پریود شده بودم رفتیم دکتر انقدر درد داشتم توجه نکردم بهش که ویزیتمون کرد سرمم و زدم حالم بدتر شد از درد داشتم عر میزدم رو تخت درمونگاه خواهرم رفت دکتر و صدا کرد اومد بالاسرم بینه چمه بعد دیدم دکتره پسر جوونیه یهو استرس گرفتم خودمم حالت تهوع داشتم همچین که خم شد نبضمو بگیره بالا اوردم البته چیزی تو معدم نبود گلاب به روتون بعد خندید گفت اشکال نداره.
الان تعزیف میکنه میگه اول ک اومدی تو اتاق یهو دلم ریخت بعد خواهرت گفته حالش بده گفتم ایول پاشم برم پیشش که....🤣🤣
اولین زمستونی که باهم بودیم صبح زود اومد دم خونمون برام ی ادم برفی بزرگ بزرگ درست کرد بعدش بهم زنگ زد گفت بیا ببین 😍😍😍یادش بخیر الان هشت سال از اون روزا میگذره
اقایی منم هرروز سر ساعت که از مدرسه تعطیل میشدم تا خونه دنبالم میومده و به قول خودش زیر نظرم داشته میگه چندتا از دوستات فکر میکردن واسه اونا دارم دنبالتون میام و چراغ سبز نشون میدادن ولی من خودم اصلا تابحال ندیده بودمش انقدر که سربه زیر بودم😅
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
