2777
2789
عنوان

خنده دارترین تجربه ای که داشتید چی بوده؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1033 بازدید | 77 پست
بازیگر خوبی میشدیااا       من رفته بودم آزمایش خون بدم جوگیر شدم خودمو طوری نشون م ...


من هم چشمم عفونت کرده بود رفته بودیم بیمارستان. اونجا هی دست برادم رو میگرفتم که مثلامن هیچی نمیبینم اون طفلی هم حسابی منو گرفته بود که نیوفتم بعد یجا به سکو بود خواست بگه حواست باشه اونجا سکو هست پات بهش گیر نکنه قبل از هینکه حرفش کامل بشه من از روش رد شدم قیافه ی برادرم 😐😑😐😯😨😒

قیافه ی خودم 😯😬😣😟😩

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !

تو عقد بودم سال نو که میرفتیم عید دیدنی بعدش برمیگشتیم خونه با مادرشوهرم نوبتی میرفتیم دستشویی که ته حیاط بود و صورتمونو میشستیم یک شب اومدم پشت در دستشویی واستادم تا بترسونمش دستشوییم گرفت خودمو سفت نگه داشتم پام خورد به گلدون صدا داد مادرشوهرم با صورت کفی درو باز کرد ببینه کیه منو دید ترسید جیغ کشید منم ترسیدم جیشم ریخت خیلی خجالت کشیدم ولی مادرشوهرم خدابیامرز تا یک ساعت میخندید 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بازیگر خوبی میشدیااا       من رفته بودم آزمایش خون بدم جوگیر شدم خودمو طوری نشون م ...

وای بازیگر آره😂😂😂اینو یادم انداختی :

کلاس چهارم بودم دوتا پسر تو کوچمون بودن از من خیلی بزرگتر بودن دم ازدواج بودن بدبختا ولی من نمیدونم چرا فکر میکردم رو من نظر دارن 😂😂😂بعد به خیال خودم میومدم یه کاری کنم که دست از سرم بردارن چادر رنگی میپوشیدم کیپ میگرفتم صورتمو فقط دماغم پیداباشه بعد یکی از پاهامم لَنگ میزدم و راه میرفتم میگفتم الان فکر میکنن من پیرزنم کاریم ندارن دیگه 😂

تازه بیشتر جلب توجه میکردم خودم خبر نداشتم 

خلاقیت داشته طرف عزیزم     نباید از دست میدادیش    

وایییی اگه مرد اول دنیا هم بود باداون کار چیپش حتی نگاش هم نمیکردم. 

نکبت میشندی دارم با دخترم حرف میزنم و با شوهرم هم حرف میزنم باز هم گیرمیداد بهم

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !

    یکی دیگه خودم بگم

یه سری ما عروسی بودیم تو باغ و مختلط

بعد آشپزه انگار اومده بود پیک نیک داشت ساعت9شب تازه جوجه به سیخ میزد هر چهارتا که کباب میشد مهماندارا میومدن میدادن به مهمونا  

بعد صاب مراسم اعصابش خورد شد که این چه وضعیه و داشت دعوا میشد رسما آشپزه قاطی کرد و دیوونه شد زنگ زد به اماکن بیاین منو ببرید من تو عروسی مختلطم    حاضر بود ببرنش خودش فهمیده بود خراب کاری کرده مثل فیلما شده بود  

ده سالم بود خواب دیدم تو یه حمام خوشکل و تمیز که کاشی‌کاری آبی رنگ داشت نشستم دارم جیش میکنم اینقدر لذت می‌بردم 

بعد سردم شد بیدار شدم 😂😂از نم و خیسی رختخوابم سردم شده بود 😆😆😆

اره خیلی ممنون مهربون


من بچه بودم یه بار تو جام جیش کردم صبحش خیلی ترسیدم مامانم بفهمه رفتم سشوار و زدم برق داشتم جامو خشک میکردم مامانم از صداش بلند شد اومد پیشم ببینه دارم چه غلطی میکنم  نمیدونست بخنده دعوام کنه      

پسر یکی از دوستای بابام تو شهر ما درس میخوند یه شب بابام آوردش خونه مون 

نصف شب جیش کرده بود تو رختخوابش مرد گنده 😂😂😂 بعد پاشده بود تشک خودشو با یه تشک دیگه از لای رختخوابامون عوض کرده بود 😆😆

یعنی مامانم طفلی کل رختخوابا رو آب کشید

اون خاک بر سر هم قرار بود معلم این مملکت بشه خخخخ

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز