تازه کادوهامونم بهمون ندادن
اینکه پدر و مادر همسرم عین مهمون اومدن و عین مهمون رفتن و قرونی کمک نکردم
اینکه اون زمان رفته بودیم باغ عکس بگیریم یهو فیلم بردار گفت ورودی باغ رو‌عروس دوماد باید بدن اون زمان ۱۰۰ تومن بود
شوهرم زنگ زد به باباش گفت ۱۰۰ بهم بده گفت ندارم ولی ۵۰۰ میخوام عروسیت کادو بزارم اگه میخوای ۱۰۰ تومن از اون پول بهت بدم
وای نگم براتون هرچی تو عروسیم شاباش بودو خاهرشوهرم جم کرد برد بد چن روز بش گفتم ابجی شاباشامو میدی با حالت پرروعی گف داداشم بهمون بدهکار بود اونوبرداشتم جای اون اخه زنیکه ی عوضی مگ ما میخاییم فرار کنیم یا شوهرم نمیخاد پولتونو بده دعا کنید سر دخترشم همین چیزا براشون پیش بیاد هروقت یادم میفته اعصابم خورد میشه
من تو نامزدی کارمونو کردیم ولی از ترس اینکه کسی نفهمه رفتم روز قبل عروسی دکتر غیر قانونی دوختم 😑روز عروسی همش درد داشتم همش ناراحت بودم اون روز تا الان کسی نمیدونه
من اگر فکر و عقل الانم رو داشتم اصلا جشن عروسی نمیگرفتم ..تمامش استرس هست هیچ لذتی عروس و داماد نمیبرن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
