2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد عقد دیگه.همه رفتیم.بعد اونم دوهفته اینابعدبود فک کنم شام صدام کردن خب توظرف کمک کردم

بعدش ماهی دوماهی صدام میکردن میرفتم 

اگه ازم بپرسن مهم ترین چیزی که توزندگی یادگرفتی چیه؟میگم اگر هرجای زندگی حالت با کسی یا چیزی خوی نبود ترکش کن...میگم هیچ چیزی توزندگی مهم ترازحال خوبت نیس...

اولین بارو یادم نمیاد ولی یادمه یه بار اون اوایل رفته بودم خونه مادر شوهرم مهمونی زنونه بود بعد 2تا خواهر شوهرام نشسته بودن به حرف و خنده منه تازه عروس واسشون چایی بردم!! بعدا از خودم و سادگیم خیلی بدم اومد

با توهین و تشر و توسری کی گفته که مردی؟!!! 

تو زمان دوستي رفته بودم و بعد اينكه صيغه شديمم همون روز تا ٢٠روز رفت و امد داشتيم تا اشنا بشيم تا عقد 

آرام باش ماهِ من ! درست می شود ...نه هیچ شبی ، و نه هیچ زمستانی دائمی نیست !آفتاب می تابد شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار ؛ متولد خواهند شد ..هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب ، نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار ، نمی مانَد ،که حصار ؛ جای ماه ، آسمان ؛ جای سیاهی و باغ ؛ بسترِ شاخه های خشک و سرمازده نیست !نور ، سپاه سیاهی را می درد ؛ حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد و بهار ؛ هزار هزار زمستان را سبز می کند ،روزهای سخت ، رو به پایان است ماهِ من ؛

من روسری سرم کرده بودم مثلا از پدر شوهرم خجالت میکشیدم شوهرم جلوی اونا گفت دربیار بابامه غریبه که نیست همچین کشیدم از سرم گیرم تو دستم خورد شد تازه بعدش برادرشوهرمم اومد یخم دیگه خیلی باز شده بود جلوی اونم همینجوری نشستم

من تو دوران نامزدی رفتم اولین بار ناهار دعوت کرده بود مادر شوهرم که مثلا منو شوهرمو مادر شوهرمو خواهر شوهر باشیم و خوش بگذرونیم قرار بود کسی نباشه جز خودمون که یهو دیدم باباشم اومد، نیم ساعت بعد داداششم اومد بعد ناهارم خالشو بچه هاش. از پشت خنجر زدن نامردا ولی خیلی خوش گذشت. تو عقدم که یا شوهرم خونه ی ما بود یا من خونه ی اونا. هر روز میدیدیم همو

ان شاءالله عید ما بعد از شکست کرونا💪
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز