2777
2789
با این دو خط راهنمایی میخواهی شما نگفتی چرا تصمیم به طلاق گرفتی دلیلت چیه چند ساله ازدواج کردی&nbs ...

۴ساله ازدواج کردم

شوهرمو دوست دارم خودمبی سیاست بودم شوهرمم جذب اونا شد

زندگی مستقل اما همسایه دیوار به دیوار پدرش که واقعا سخته اینجور زندگی کردن شوهرم راضی نمیشه تغییر مکان بدیم

آره میگه دوستم داره و نمی‌خوام زندگیم از هم بپاشد اما اصلا اقدام نمی‌کنه راضی به جابجایی خانه نیست، تعهد نمیده، کسی سراغم نمی فرسته اصلا خودشم نیومده ،زنگ و پیام هم که اصلا نداده،خب این چه دوست داشتنیه؟

این ده ماه نفقه نداده سراغمو نگرفت،واقعا سرد و بی تفاوت رفتار کرد


همیشه از دانشگاه که میخواستیم بریم خونه همه خوشحال بودیم میریم خونه استراحت اون از بس توی خونه تنها بود وهیچکس رو نداشت همش میگفت بچه بیاید بریم بشینیم توی چمن هاو...ولی همه میرفتن خونه و اونم میرفت خونشون مینشست تنهای تنها ...نذار عاقبت دخترت مثل اون بشه 

دنیا خانه ی گذر است نه جای ماندن 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مگه یه مادر میتونه بدون دخترش نفس بکشه؟مگه یه مادر اگه روزی دخترش رو نبیته خوابش میبره؟ یکی از دوست ...

خیلی به دخترم فکر می‌کنم اصلا نمیدونم چکار کنم ،بخدا خیلی بلاتکلیفم

خدا ب دلت ارامش و به همسرت وفاداری و شعور زن داری یاد بده عزیزم شما باید از نظر جسمی و روحی سالم و ...

از انتخاب خودم یا دخترم بلاتکلیفم

زندگی با همچین خانواده و مردی واقعا سخته

دوری از دخترم و سپردنش به این خانواده هم سخته

بیشتر به فکرم برگردم اما نمی‌دونم تو جلسه داوری چی بگم که شوهرم خوش بحالت نشه ده ماهه بی‌خیال زندگی کرد الانم زن و بچش برگشتن به زندگی

۴ساله ازدواج کردم شوهرمو دوست دارم خودمبی سیاست بودم شوهرمم جذب اونا شد زندگی مستقل اما همسایه دیو ...

حق داری دلگیر باشی و به علاقه اش شک داشته باشی

از اول زندگیت ایقد بی مهر بود یا نه

اوایل دوریت رو تحمل میکرد یا اذیت‌میشد بدون شما

یا الان ده ماهه نیومده و عین خیالش نیست

خترت پیش شماست یا همسرت

خانمی ناراحت نشی سوال شد برام

همسرت معتاد نیست


عزیزم داداگه خودش به مشاور ارجاتون میده اگه نداد تو دادگاه درخواست مشاوره کن  بعد اول خودت بر ...

قبل دادگاه رفتیم مشاوره، نتیجه نداد شوهرم خیلی جبهه می‌گرفت و حین مشاوره از خانوادش راهنمایی می‌شد و مشاور گفت حرفای من هیچ اثری روش نداره کسی داره جور دیگه راهنماییش می‌کنه. 

بدبخت مشاور هم خسته شد و بمن گفت تعهد بگیر و بعدبرو سر زندگیت.

شوهرمم اصلا حاضر به تعهد گرفتن نیست

منم خونم مستقل نیست طبقه دوم مادربزرگ شوهرم هستیم.در حالی که دو ماه دیگه خونه سه خوابه مون بهترین جای شهر تحویل میدن بهمون.شوهرم گفت نمی ریم توش چون باید اینجا بمونیم مادربزرگم تنها نشه من خیییلییی ناراحت شدم و تا دو روز کم محلی کردم تا بخاطر من بریم توی خونه جدید.گفتم تو قول دادی گفت شرایط عوض شده بعد دو روز دیدم اصلا براش مهم نیست حرف نزدن من به یه بهونه ای رفتم اشتی کردم و از خیر خونه گذشتم.و رفتارم خوب شد باهاش ...منظورم رو متوجه میشی؟یه مادر باید گذشت کنه تا زندگی اش شیرین باشه و بچه ها لذت ببرن.باید با شرایطی که هست خودت رو وفق بدی 

دنیا خانه ی گذر است نه جای ماندن 

حق داری دلگیر باشی و به علاقه اش شک داشته باشی از اول زندگیت ایقد بی مهر بود یا نه اوایل دوریت رو ...

نه یه مرد دلسوز چشم پاک واز سیگار هم متنفره

هرچی می‌کشه از دلسوزیه زیاد از حدشه.

منم ساده و بی سیاست بودم

قبلا سختش بود الانم سخته تو دادگاه گریه کرد و به وکیلم می‌گفت دوستم داره اما مغروره اصلا به خودم نمیگه و به رو نمیاره، جلو من می‌خنده و بیخیال، که حرصم در اومده حساااابی.



از انتخاب خودم یا دخترم بلاتکلیفم زندگی با همچین خانواده و مردی واقعا سخته دوری از دخترم و سپردنش ...

عزیزم این رو بدون اگه الان بدون هیچ‌ تعهدی از جانب همسرت وبدون دادن امتیاز برای شما برگردی به زندگی

همسرت بهتر که نمیشه بدترم میشه

چون راهی کردن شما خونه پدرتون رو یاد گرفته

ده ماه بدون شما بوده زندگی کردن بدون شما هم یاد گرفته

اینجوری بدتر میشه و به قولی میشه همکاره و میدونه از دست شما کاری برنمیا

میگه اگه میخواست یا میتونست کاری کنه دفعه قبل میکرد

قبل دادگاه رفتیم مشاوره، نتیجه نداد شوهرم خیلی جبهه می‌گرفت و حین مشاوره از خانوادش راهنمایی می‌شد و ...

یعنی همسر شما حاضر نمیشه با صحبت و منطق حالا چه خودتون دو تا چه با حضور ی مشاور بشینین مشکلاتشون رو رفع کنید و برای بهتر شدن زندگیتون برنامه ریزی کنید.

به این سوالام جواب بده

-اگه خانواده همسرت در کنار شما نباشن یا دخالت نکن رفتار همسرت با شما بهتر میشه زندگیتون بهتر میشه یا نه

-همسرت از رابطه زناشوییتون راضی هست یا نه

-همسرت حاضر میشه بخاطر شما و زندگیش خطر کنه ریسک‌کنه یعنی آرامش و راحتی شما براش مهمه یا فقط راحتی و خوش بودن خودش ملاکشه 

-الان اگه تعهدی بهتون بده و برگردی فک‌میکنی زندگیت بهتر از قبل میشه یا نه

-حاضری برای همیشه خودت رو فدای دخترت کنی و دم‌نزنی

-فک‌ میکنی همسرت پدر خوبی برای دخترت میشه و تلاش میکنه که دخترش کمبودی نداشته باشه و حاضره میشه بخاطر رفاه دخترش از خودش یا خانواده اش بزنه یا نه






عزیزم این رو بدون اگه الان بدون هیچ‌ تعهدی از جانب همسرت وبدون دادن امتیاز برای شما برگردی به زندگی ...

خیلی سفت و سخت وایساده که تعهد نمیده، میترسم اصرار کنم و بازم نتیجه نده 

یعنی همسر شما حاضر نمیشه با صحبت و منطق حالا چه خودتون دو تا چه با حضور ی مشاور بشینین مشکلاتشون رو ...

یه اعتقادات خاصی برای بزرگ کردن بچه داره که معمولا فرق داره با عقاید من.

آره دوستمون داره و دخترشم بیشتر از من

متاسفانه بچه ست یعنی از زندگی زناشویی چیزی بلد نیست رسم و رسومات زندگی بلد نیست از نمره ۱۰۰ زورکی ده میگیره، هیچی از زندگی و زن بلد نیست و خانوادش هم بیشتر گمراهش کردن و اشتباه راهنماییش میکنن کسی دلسوزش نیست و اینو خودش نمیفهمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس میکنم گمم

sun_f | 12 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز