خودم سال قبل روز تولدم باشوهرم قهر بودم ازخونه زدم بیرون از پل شهرمون عکس گذاشتم استوریش کردم شوهرم دید فهمید ک کجام رف پلاک قلب و ی جعبه گل و کیک خرید اومد کنار پل ک کنار دریا بود برام جشن گرف...
بابام واسم ماشین گرفت کلیدماشینو گذاشته بود رو اپن گفت که رو اپن یه چیزی گذاشتم برو بردارش منم نگا کردم روی اپنو اصلا به فکرم نمیرسید که کلید مال من باشه ولی گفت سوئیچو بردار برو حیاطو نگاه کن ببین چی هست اونجا 😁😁
موقعی که زایمان کردم ساعت ملاقات شوهرم اومد یه جعبه داد بهم تا یه جفت النگوئه...قیافش جالب نبود ولی برای منی که تو عمرم النگو دست نکرده بودم خیلی با ارزش بود...همون لحظه دستم کردم مثه ندید بدیدا و النگو ندیده ها کلی فیس دادم😂😂