فردا دیگ جدی جدی میرم محضر طلاق میگیرم بچه ها

واااای اسی چقد سختی کشیدی ب خدا هنو هنگم ،خیلی خوب کاری کردی طلاق گرفتی،این همه بدی هارو با هم داره لعنتی

نه بگو شاید بتونم راحت بشم 

مگه شوهرت خیلی بده؟

بد نیست گرفتار مواد شده نمیتونه ام نجات پیدا کنه من چندین بار تلاش کردم ولی نشد مشکل اینه با همه اینا هنوز همدیگرو دوست داریم اصلا ازش متنفر نمیشم 

عزیزم درخواست دوستی دادم قبول کن. منم درد دوری از بچه رو کشیدم و نابود شدم. بیا بات حرف دارم

افرین بهت ک تمومش کردی این مرد لیاقت نداره 

طلاجون میشه کمکم کنی جواب سوالمو بدی 

منم شرایطم مثل شماست 

بااین تفاوت که یه دختر دوساله دارم 

گفتم شما که توی راه دادگاه و وکیل بودی حتما بهترمیدونی 

طلا مگه بچه تا هفت سالگی پیش مادرش نیست؟ 

ینی تو میتونستی که بیاری در حالت کلی خودت نخواستی؟ 

و دوم اینکه مگه پدر وظیفش نیست خرج ماهیانه بچهارو بده. 

پس چجوری شده که شما نتونستی کاری کنی

سلام عزیزم‌.تاپیک قفل بود اینجا برات می نویسم.

قوی باش و خودت رو از اون مرد لجن دور کن.

درس بخون .کار پیدا کن .مطمئن باش بچه هات هم میاره، بهت میده.

تجربه خواهرم ؛خیلی شبیه شما بود زندگیش .پسر کوچیک ش شیر میخورد که شوهرش بیرون ش کرد از خونه.

۸ ماهش بود.یکسال کارش گریه بود تا تونست بچه هاش رو ببینه ......بعد از شش ماه هم شوهرش زن گرفت و چون بچه ها رو نخاست آورد گذاشت پیش خواهرم و گفت من نمیخوامشون.حتی گفت اگه تو هم نمی تونی جمعشان کنی بذارشون پرورشگاه ؛تا این حد. 

الان ۵ سال گذشته ؛لیسانس حقوق گرفته و داره می ره سر کار.بچه هاشم پیشش هستن.شوهرم نکرده میگه راحت ترم. با اینکه خوشگله و خواستگار هم داره.

خواهر شوهرمم هم جدا شد پسرش رو شوهرش گرفت .ولی همین که زن گرفت ؛بچه رو پس آورد پیش مادرش.الانم خواهر شوهرم شوهر کرده و شوهر جدیدش بیشتر از پدر واقعی اش به این بچه محبت میکنه.

شما هم کار خوبی میکنی طلاق میگیری .قوی باش و خودتو آماده کن که بچه هات هم میاره، پیش خودت .الان داره ازشون اهرم میسازه برای فشار روی شما.

ان شالا هر چه زودتر آرامش بیاد تو زندگیت عزیزم. 

طلا جان  خدا بزرگه  ناراحت نباش  ..