ابجی باید با ایشون صحبت کنید.
باید بهشون بگین خودت با توجه به اینکه شرایطمو میدونستی اومدی خواستگاریم
و با یک دنیا عشق پای سفره عقد نشستیم
الان با حرفات منو آزار میدی.اذیت میشم و دلم میشکنه
باید صحبت کرد و با صحبت موضوع حل بشه.
اگر اهل نماز و قران هست باید بهش گفت تو با حرفات دل میشکنی و رضایت خدا نیست
عزیزم فقط صبر کن وقتی دعوات میکنه اصلا حرف نزن بعد ک اروم شد اگ عصبی نمیشه باهاش حرف بزن ی مدت کلا بیخالش شو فقط حرفاشو گوش کن قربون صدقه اش برو اگ خوب نشد برین پیش ی مشاور اگ اومد یا بامادرش در میون بذار اگ مطمعنی ک بهش نمیگن
راستش بردمش مشاوره. دو یا سه جلسه با هم رفتیم. دکتر گفت که چند شخصیته و باید سالها رویش کار بشه. اسفند 95 بود که رفتیم. اون موقع دقیقه ای 1000 تومن بود و هر جلسه حداقل 80 دقیقه طول می کشید. با این حال از پس اندازم دادم ولی دیدم انجام نمیده و دیگه نرفتم. کلا تا میام حرف بزنم میگه زر زر نکن. اصلا حس می کنم ازم متنفره
چ بد 😭😭😭😭ب خدا توکل کن با ی بزرگتر حرف بزن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
