نمیشناسینشون به خدا, چنان اظهار نظراتی میکنن که تا چن ماه بعدش یادم نمیره, با مغز کوچیکشون درمورد همه چی نظر میدن, باید اینبار بگم لطفا در مورد خانواده من اظهار نظر نکنین, شوهرم همه چیمونو گزارش میده, اونام خب از خواستگار خواهرم بگیر, تا دوس دختر برادرمو میدونن, و در موردش به من مشاوره میدن به خیالشون
ببین نامادری شوهرم یه بار اتفاقی توی یه مراسمی کنار هم نشستیم همین که سرم و برگردوندم دیدم از بغل من پا شده رفته جلوی در زیر پا نشسته به خدا دوبار خونشون رفتم به قرآن بیشتر از ده کلمه حرف نزدم که بگی شاید رفتارت بد بوده اونم فقط احوال پرسی فک میکرد من بچه دار نمیشم بچه جاریمو بغل کردم زود از من گرفت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
