همکار بودیم
اولین بار تو یه مکان شلوغ دیدمش ( همایش)
اونموقع ها زیاد کارگاه و همایش های روانشناسی رو شرکت میکردم برای کارم
از دور که دیدمش ازش خوشم اومد ولی فکر میکردم زن داره چون خیلی جدی بود رفتاراش یجورایی پخته برخورد میکرد
اون از خیلی قبل تر منو زیر نظر داشت و منم از همه جا بی خبر
یه روز اومد محل کارم
وقتی دیدمش شاخ دراوردم ولی گفتم حتما کاری داره که یکم حرف زد و منو شام دعوت کرد و یه مدت اشنایی و،.....