سلام خانوما. ما با یه خانواده ای رفت و آمد داریم که خیلی روابطمون عالیه. پر از احترام و در عین حال آقایون اون خانواده واقعا مثل برادرن برام و منم برای اونا مثل خواهر هستم. با هم راحتیم و در کنارش حرمتا حفظ میشه. درست مثل رابطه خواهر برادری. تو محیط کار هرروز همو میبینیم. من یه مدتی بود خیلی اتفاقی از سر یه سری شواهد خیلی ضایع شک کردم که یکی از اون داداشا داره به همسرش خیانت میکنه. اما نمیتونستم باور کنم چون ادمای هیز و ذات خرابی نیستن. تا اینکه امروز من از محل کار خارج شدم ناگفته نمونه که من و یکی از داداشا کارمون طول کشیده بود و بقیه رفته بودن و بعد از یه ربع یادم اومد دسته کلیدمو رو میزم جا گذاشتم. برگشتم که بردارم دیدم یه خانومی قبل از من وارد ساختمون شد، پشت سرش رفتم که دیدم در واحد ما بازه و اون خانوم رفت تو واحد. منم شوکه شدم و برگشتم چون کارمون طوریه که مراجع حضوری به هیچ عنوان نداریم.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بچه ها از لحن حرف زدنش شک ندارم که خطا رفته. و از شناختی که ازش دارم غیر ممکن بود بزاره من تو سرما بمونم بیرون. حالم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم. بنظرتون درسته باهاش حرف بزنم؟