من خواهر ندارم.و چون خانواده ام پسر بودن هیچ دوستی از من دوست نداشت بیاد خونه ی ما
دیگه کلا دوستی ندارم..ازدواج کردم گفتم از تنهایی درمیام بدتر شد
میخوام بدم تالار باید جداشیم
میخوام بریم مراسم دور همی باید جدا شیم
میخوایم بریم مثلا شبیه خوانی یا چیزی باید جدا شیم
عقد کنون باید جدا شیم
زنا جدا مردا جدا
با خودممیگم ای کاش اصلا ازدواج نمیکردم
سه تا هم پسر دارم ۴ساله.۲ساله ۶ماهه
دخترم نمیتونم بیارم
یک ساله به یکی از زن داداشام میگم بیا بریم یه مانتو تو تنم پرو کنم ببین نظر بده هنوز نیومده..دویت دارم برم پاساژ گردی با یه دختر هم سن خودم ندارم نمیشه..مامانمم حوصله نداره بباد