2777
2789
عنوان

دیگه بریدم

| مشاهده متن کامل بحث + 4669 بازدید | 132 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خلاصه جواب تست خم اومد و متاسفانه خونمون بهم خورده بود

بعد از امن رفت یه ماموریت کاری و فقط تلفنی در ارتباط بودیم خیلی معمولی سعی در شناختش نذاشتم جدا از اون خیلی بچه بودم وهیچ تجربه ای تو زندگیم نداشتم ولی من همچنان میگفتم نه،،،یک ماه اول رو فقط پیام میدادیم حتی زنگم نه حتی درست یادم نمیاد چی میگفتیم یادمه اون شمارشو دده بود تا من بهش زنگ بزنن بعد از دو روز به اصرار مامانم یه ویام ددم سلام خوبین؟من بارانم چفت کدمم باران گفتم مگه چنذتا بارات دور برشه مگه منتظر کس دیگ های هم بوده

خیلی برام تعجب داشت پسر سر زبون داری بود مثلا نامزد بود من ک اونرو نمیخواستم ولی اون هم خیلی معمولی بر خورد میکرد ابراز علاقه میکرد اما به دلم نمیشنست انگار که از دل نیممده بود که به دل بشینه فقط گفت حوهات چقدره البته جسارتا اگه ذوست داشتین جواب بده منم گفتم تاکمره گفت قول بده هیچوقت کوتاهش نکنی ،،،اما اصلا برام مهم نبود فقط دنبال جور کدن یه بهانه بدم چذشت و نمیدونم چرا سعی تلاشای من به سرانجام نرسید همیشه سوالم از خدا همین ود که چرا کمک نکردی که نشه؟؟اممدن واسه بله برون وشیرینی خورون تو رز بله برون شده بود یه ادم دیگ خیلی خوشحال بود خیلی پر جنب جوش بود برام تعجب برانگیز بود نقلایی ه میرختن رو سرمنو رو دورم جمع میکرد مخورد و میگفت شیرین ترین شیرینی دنیا دعوتیامون هم ما واهر برادرام اناهم دیی ها یه عموش با دخترای عموش

تموم شد اون شب هم رفتن و من باسردرد شدیدی خوابیدم یه شب قبلش خانواده ها دور هم جمع شدن ومهریه رو تعیین کردن امن فقط فرمالیته بود شب بله برون هی اصرار مکرد عموش ک مهریه کمتر اوناهم میگفتن نه دگ وبه ما مشکلی ناریم اخه کسی نمیدونست از قبل تعیین شده بود مهریم ۴۰۰تا تعیین شده بود یو داحاد گفت بکنینش ۵۰۰تا من اصلا برام مهم نبود عمواشاخوشون در اومده بمد

قرار دار عقد گذاشته شد تو خریدا خیلی عصبانی بود کارتش رو داد به من گفت حدود ده تومن هست توش کم آوردی بگو رمزشم فلان ه نظر میدادنه میپرسید فقط گفت هرچیزی دوست داری بخر برای خرید خودشم خیلی براش مهم نبود از بس هم بدتسازی بود یا بازوش اندازش نمیشد یا گشاد بود یا تنگ بود منن اصلا رام مهم نبود فقط هردومون داشتیم سرتهش رو بهم میوردیم اما هم گفت ت میتونی خرید کن مثلا یه دهه یه دونه برندار جین جین بردار

حالا شما سنتون کم بود توجه نمیکردین خانواده تون چرا به این حرکات بی اعتنا بودن؟اونم بخصوص مادرا که خیلی تیزبینن

سطح تحصیلات افراد ...! مطلقا ..! هیچ ارتباطی با میزان شعورشان ندارد

دوتا چمدون بزرگ هم خرید گفتم وایه چیه گفت مامانمینا تو مراسماتشون یه رسم کوچیک مسخره دارن اینکه خیدارو نشون یدن هیچی نتم وفتیم خونه قرار ارایشگاه گذاشتیم منم یه لباس آبی فیروزه ای انتخاب کردم عکسشو میزارم

حالا شما سنتون کم بود توجه نمیکردین خانواده تون چرا به این حرکات بی اعتنا بودن؟اونم بخصوص مادرا که خ ...

من در رابطه با رابطه پیامی وتلفنی چیزی نمیگفتم بگم کم محل میکنه؟میگفتمم مامانم میگفت بهونه نیار اخه همونطپر که گفتم تو جمع خیییلی خوب برخورد میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز