خلاصه جواب تست خم اومد و متاسفانه خونمون بهم خورده بود
بعد از امن رفت یه ماموریت کاری و فقط تلفنی در ارتباط بودیم خیلی معمولی سعی در شناختش نذاشتم جدا از اون خیلی بچه بودم وهیچ تجربه ای تو زندگیم نداشتم ولی من همچنان میگفتم نه،،،یک ماه اول رو فقط پیام میدادیم حتی زنگم نه حتی درست یادم نمیاد چی میگفتیم یادمه اون شمارشو دده بود تا من بهش زنگ بزنن بعد از دو روز به اصرار مامانم یه ویام ددم سلام خوبین؟من بارانم چفت کدمم باران گفتم مگه چنذتا بارات دور برشه مگه منتظر کس دیگ های هم بوده