دخالت خانواده ها قبل عروسی چقد تاثیر رو زندگیتون و اعصابتون گذاشت من میگرن گرفتم از بس نزدیک عروسیم دو خانواده ایراد از هم میگرفتن و منو عصبی کردن
اهمیت نده روزای خوبتو خراب نکن
دخالت نمیکردم برام مهم نبود
فهمیدنش باعث آزار و اذیتم میشد بنابراین سعی میکردم نشنوم
خودشون حل کردن
من کلا اعصاب و روانم قاطی بود تازه 5 سال عقد بودم خیلی بد بختی کشیدم
هرکدوم اومدن نشستن بد اون یکیو گفتن بگو برین رودررو بگین یابگو بذارگوشیرو بذارم رواسپیکر که بی واسطه حرفاتونوبشنوه.مگه همینونمیخاین😈
دقیقا مث من😣
من‌ناراحتی اعصاب گرفته بودم 😔😔😔با خودم حرف میزدم باهاشون دعوا میکردم
دختر خاله ي لعنتيه شوهرم انقدر ميرفت رو نرو مادر شوهرم كه خدا ميدونه فقط واگذاشتم به حضرت عباس همين
منم الان 13ماهه عقدم خدابخاد دوسه ماه دیگه عروسی میکنیم از الان خواهرشوهره هرچی به ضرر خودشونه وخرج داره میگه رسممون نیس . تلویزیون و بوفه با داماده میگه رسم نداریم منم نمیبرم اعصابمو نمیخام خراب کنم سر تالارم خدا رحم کنه به تفاهم برسن خانواده ها
خانواده ها اگه دخالتی نمیکردن چقدر زندگی خوب میشد من هیچی از روزای قبل ازدواج رو هیچ وقت فراموش نمیکنم هیچ زنی نمیکنه مادرشوهرم شصت سالشه همش میگه من زیر لفظی نداشتم هیچ وقت یادش نمیره
ببخشيد من پاك كردم پستمو درست متوجه متنت نشده بودم❤️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
