بنده تو عقد هستم دوساله فعلا شوهرم میگه امکان سر خونه زندگی خودمونو تا یکسال و نیم دیگه نداریم من خودم شهرستانی هستم همسرم مشهدی فعلا باهم زندگی میکنیم خونه ای که متعلق به پدر من است خونه مسافرتی هستش خرج و مخرجش خونه با پدر بنده هستش به جز میوه و پنیر تخم مرغ دو قلم دیگه که خراب شدنی هستن
چند قلم ریز و شوهرم میگیره کم و زیاد ...اونم همش میگه میدونی این ماه چقد شد
من مشکلی که دارم اینه که شوهرم خرجی بهم نمیده اصلا براش اهمیت نداره که من لوازم آرایش هزینه آرایشگاه و لباس از کجا میارم منم آدمی هستم همیشه باید شیک و مرتب بپوشم عقیدشم اینه ما تو عقدیم وظیفه من نیس مگر مناسبتی باشه برام کادو بخره که اونم براش میخرم دوطرفس وگرنه عمرا چند روز پیش یه گن پیدا کردم کل همه جا رو زیرو کرده بودم نبود مارکش جالبه پیداش کردم اومدم گفت فلان جا داره با اوقات تلخی پول بهم نداد که خیلیم گرون نبود حدود ۱۴۰هزار من هروقت در خواست پول میکنم با اوقات تلخی تموم میشه میگه شرایط اقتصادی و ببین قسد دارم چقد خرج دارم این ماه ...... از اونجایی که منم بهم بر میخوره شدید چون همیشه از بابا میگرفتم حرفی ام توش نبوده تامین بودم الان خودم روم نمیشه از بابام بگیرم البته تا یه حدی میگیرم بیشترش روم نمیشه تصمیم گرفتم دیگه درخواست هزار تومن نکنم حتی شده موندم از کسی دیگه مثلا خانواده دوستان بخوام ولی از همسرم نخوام چون جز اعصاب خوردیش چیزی برام چیزی نمیمونه نظر شما چیه؟