من یه خواهرشوهردارم که یه شهردیگس البته نیم ساعت بیشتر راه نیست معمولا ماهی چندبار میاد اینجا واسه دکتر وخرید وکارای دیگه.معمولا هم میاد خونه مادرشوهرم که همسایه ماست
روز سه شنبه عصر هم سرزده اومدن باخواهرشوهر کوچیکم البته بیشتراومده بودن که شوهرم ببرتشون یه خونه ببینه که میخواد اینجایه خونه بخرن منم بامیوه وچای پذیرایی کردم شوهرم گفت شام دعوتشون کن گفتم امروز خیلی خستم بذار یه وقت دیگه.البته چون خاله شوهرمم (که مادرشوهر خواهرشوهرم هست)بود ومن اصلا ازش خوشم نمیاد چون میان خونم بعد میرن کلی حرف پشت سرمون میزنن که خونشون فلان بود اینطوربود اونطور بود واسه همین دوست نداشتم دعوتشون کنم روز بعد دیدم شوهرم سرسنگینه ومحلم نمیده حالا دیروز فهمیدم واسه قضیه دعوت نکردن بوده اینم بگم این خواهرشوهرم اصلا ازم خوشش نمیاد مثلا توجمع به همه تعارف میوه یا غذا میکنه غیرمن. ازعمد هی جلوی من جاریمو تحویل میگیره هی مثلا غذامیذاره جلوش تولدشو تبریک میگه خلاصه بامن کجه اصلا یادمم نمیاد منو خونش دعوت کرده باشه.بنظرتون وقتی شوهرم توقع داره دعوتش کنم چیکار کنم