منم ظهر زنگ زدم شوهرم کلی گریه کردم،ترسیده بود فک کرد تو راهی طوریش شده.یک هفته ندیدمش،دو روز دیگه میاد.کارش همینه.
ایندفعه از گل پر کردن خسته شده بودم،با جفت سر راهی و دو تا بچه از آدم توقع گل پر کردن دارن،دیگه زنگ زدم کلی گریه کردم.
از امروز گل هامو میدم به یکی از همسایه هام پر کنه