من خودم دو سه ماهی میشد راجب پریود و عادت ماهانه فهمیده بودم که هرزن هرماه یه دوره خونریزی میکنه ، اولین باری که شدم خونه خواهرم خابیده بودم شبو کلاس سوم راهنمایی بودم از خواب بیدار شدم برم خونه خودمون اماده بشم برم مدرسه دیدم بععععععله لباس زیرم لکه خون داره یکمم شکم درد دلدرد داشتم زمستون هم بود، خلاصه رفتم خونمون روم نمیشد به مامانم بگم هی صداش میزدم مامااااان میگفت چیه ، بله چیشده من مکث میکردم نمیتونستم بگم بغض کرده بود 😥 هی صددش زدم و اون کفت بعله و گفتم دلدرددارم گفت پریودشدی؟ اشکام ریختن پایین 😂😁 بعد برام پد بهداشتی اورد و اولین بار از پد استفاده کردم بلد نبودم چجوری بچسبونم به لباس زیر خلاصه اونروز رفتم مدرسه و فقط به صمیمی ترین دوستم خبردادم اونم هی مسخرم میکرد 😂 میگفت خونی هستی بهم برمیخورد خودشم دوماه بعداز من پریود شد 😂 یهویی یادم افتاد گفتم بیام ببینم تجربه های شما چطوربود 😚 بگید چطور تونستید به مامانتون بگید
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من وقتی7سالم بود بابام همه چیو بهم گفت مامانم میگفت نگووو نگووو زوده😂اما بابام گفت بهم و میدونستم روز دوم عید وقتی رفتم دستشویی دیدم حالم بد شده خیلی ترسیده بوددم😬به مامانم گفتم بیاد و گفت نگران نباش چیزی نشده و بهم یاد داد چی کار کنم اونشب تمام خانواده بابام بودن😂همهههه فهمیدن خیلی سختم بود اصلا نمیشنستم و عمه هام کلی میخندیدن ازم😃 شوهر عمم میگفت حالا جلو من باید بگیر خاک تو سرتون😂
یه روز بیدار شدم دیدم بعلهههه پریود شدم...اصلا روم نمیشد ب مامانم بگم...شلوارم یادمه ابی بود...کلش خون شد...بابام متوجه شد ب مامانم گفت 😁اونم بهم پد داد...بعدم مامانمو تهدید کررم ب کسی بگی من میدونم و تو🤣
من داشتم میرفتم حموم که متوجه شدم اومدم بیرون و نشستم زار زااااار گریه کردم مامانم گفت یهو چت شد من بازم فقط گریه میکردم بعد خودش فهمید و غش غش بهم میخندید منم هی گریه میکردم و میگفتم نمیخوام از الان پریود شم 🤣🤣🤣
یکی یکی می پوشیدم بعد لکه که میشد عوض می کردم با یکی دیگه روزه جالبی نبود خلاصه نوار بهداشتیمون از این بزرگا بود به بدبختی سعی می کردم پیدا نباشه از شلوارم