2777
2789
عنوان

من خواهرم باهم خب نیسیم خیلی ساله

180 بازدید | 11 پست

هر هفته مامانم دوست داره ما دوره هم باشیم هربار تو دلم گفتم ولشکن بزار برم بخاطر مادرمینا وقتی رفتم خواهرم میرینه بهم هربار به نحوی اون روزم سیاه میشه اعصاب خورد کنی میاره برام نمیدونم متوجه میشین یان ولی من اصلا حوصله فک کردن به این جور مسائل رو ندارم با کسی که باهام خب نیست دوست دارم نبینمش

حالا هر دفعه که میرم دفعه بعد نمی‌رم مامانم هی میرسه به من و شوهرم با بی محلی یا حالا هرچیزی آخرم دعوا میشه اصلا نمیدونم چه راه حلی می‌تونه وجود داشته باشه


مادرم اینا رو طوری نوشتی که شده "مادر مینا" (مینا.اسم دختر)


ببخشید اینو میگم ولی اینطوری، نوشته‌ی شما نامفهوم میشه و شاید بعضی جاها باعث سوءتفاهم بشه...

درست بنویس



خواهر منم باهام خوب نیست. دیگه چاره ای نیست باید کوتاه اومد

با من بحث نکن قشنگوم . این کاربری هزارممه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه تاریخی که خواهرت نیست با شوهرت برو. اگرم مامانت سختشه پذیرایی غذا بخرید ببرید

اصلا هفته بعدش مارو راه نمیده اصلا نمیتونه بپذیرند که بچه هایش باهم خب نیستن

اصلا هفته بعدش مارو راه نمیده اصلا نمیتونه بپذیرند که بچه هایش باهم خب نیستن

خوب یه روز قبل خواهرت وسط هفته برو. اگه باز لج کرد قهر کن با مامانت. یه متن بنویس همه چیو بگو بعدهم قهر کرد دیگه مهم نیست. بگو هروفت دخترت یاد گرفت شعور برخورد داشته باشه ادب داشته همونجور که واسه خانواده شوهرش دولا راست میشه احترام میذاره احترام نگه داره باهاش میام

 اگه نه من روزی میام نباشه. اگرم نمیخوای که هیچی

من که خواهرام مثل خواهرای سیندرلا ان نمیدونم چطور انقدر بدجنس و بی محبت ان

مامانم عادت کرده همه چیو به مازور کنن بچه ام بودیم همین بود

من دیگ قبول کردم خواهرم آزمون خوشش نمیاد کاش مادرمم قبول کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز