امروز سرکلاس یه دختره گفت دستبندت چقدر خوشگله گفتم قابل نداره گفت درش میاری ببینم درش اوردم انداختش دستش بعد هی به این اون نشون میداد میگفت قشنگ فلان اینا بعد من اسکام گفتم چندبار قابلتو نداره اینا بعد دخترا یهو گفت شماره کارت بدم پس پولشو بریزم برات😐😐یهو هنگ کردم گفتم نه بابا نمیخواد اینا چه حرفی بمونه یادگاری دیگه دختره برش داشت دستنبدمو واقعا موندم😐هنوز تو شوکم دستنبدو ده تومن خریدم ولی واقعا پولش مهم نیست دوستش داشتم خیلی به دستم میومدم چند نفر بهم میگفتن از یه خیریه ام خریده م دیگه نیست برم بخرم😭
حالا ازفردا میاد دانشگاه با دستنبد من😐
اگه میدونستم سرنوشت دستبنده اینا هیچ وقت نمی خریدمش😐😐 راست میگن در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته جالب اینکه با طرفم صمیمی نیستم خیلی عادیم .ازسادگی خودم بدم میاد😔😔😔