نامزدم صبح رفته عراق تا سه چهار روز دیگه برنمیگرده گفت میخوام نهار بخورم بیا تصویری با هم نهار بخوریم منم رومنشد جلو خانوادم بگم میخوام نهارمو ببرم تو اتاق یا روم نشد کلا بهشون بگم گفتم یکم مریضم گشنم نیست یواشکی نهارمو بردم تو اتاق مامانم اومد تو اتاق دید خندید رفت برا بابام تعریف کرد حالا نامزدم اون ور گوشی به مادرم گفت بفرمایید نهار تعارف نکنید زیاده منظورش نهار خودش اون ور گوشی بود 😂😂😂اولین سوتی رو دادیم رفت خخ