از عصر تا حالا با شوهرم خیلی سرسنگینم، همش ازم میپرسه چیزیت هست، منم میگم نه
قبلا هم تاپیک زدم در این مورد، شوهرم خیلی خوب و آرومه ولی بیشتر بار مسئولیت خونه رو دوش منه، اون درس میخونه، تا ساعت دو سرکاره، بعدش تا غروب سرکار میمونه درس میخونه، شبا هم همش پشت لپ تاپ، دو ساله وضعیت من همینه، الان هم دور پایان نامشه، دو تا بچه دارم، یکیش پنج سالشه، یکیش یه سال، همه میگن بچه هات وحشتناک شلوغن، به خدا تمام مدت سرپا هستم، همیشه خونه تمیزه، لباسا تمیز و اتو کشیده، غذای خوب، همه کارام به نحو احسن انجام میدم، اکثر وقتا هم مهمون دارم، ارشد دارم با بهترین معدل، دوست دارم دکترا بخونم ولی نمیتونم، انتظار دارم محبت بیشتری بهم بکنه تا منم انگیزه بیشتری داشته باشم ولی حرف عاطفی یا رفتار عاشقانه کمی بینمون هست، کلا یه کم سرده میدونم خیلی دوستم داره هر چی بگم نه نمیگه ولی...
گاهی میگم شاید شلوغش میکنم
