از اول که این خونرو خریدن قرار گذاشتن فقط برای فروش بهم دیگه بفروشیم
اون زمان که پدر شوهرم اینا داشتن از این خونه میرفتن بهشون گفتن اگه خونرو میخواید بخرید ما میفروشیم اونا گفتن ما شرایطشو نداریم ماهم نزدیک بیس میلیون خرج نو سازی اینجا کردیم
تو این چهار سال سه بار دیگم بهظون گفتیم اگه خریدارید بیاید خونه مارو بخرید ما یه خونه نوساز پیده بودیم الان قیمت اون خونه تقریبا دو برابر این خونه شده
بارم شرایطشو نداشتن بخرن ماهم بخاطرشون نتونستیم خونرو بفروشیمو اون خونه نو ساز از دستمون رفت
امروز فهمیدیم بدون اینکه به ما بگن خونه رو فروختن در حالی که من بهشون گفته بودم خریداریم
منم رفتم بالا
بهش میگم الان چهار ساله ما بخاطر شما خونرو نفروختیم میگه ما چند بار به شما گفتیم خونمونو میخرید شما گفتید نه
من کپ کرده بودم از دروغش باهاش دعوا کردم
بهم میگه بچه های من جرات ندارن تو این خونه تکون بخورن
در حالی که خدا شاهده پدرمونو دراوردن با اینکه کوچیک نیستن
الان نمیدونم چرا ناراحتم که دعوام شده
آخه تا الان با کسی دعوا نکردم
حالا به نظرتون حلالیت بخوام پرذپرروو تر نمیشن؟